ترانه و شعر آهنگ مسافر خونه مهراب
ببخشيد اينجا هنوزم همون مسافر خونه ست پس مثله قديم يه قهوه بيار خاله
دير اومدم رفته دلم واسه مسافر خونه تنگ شده بود خيلي
مجنون تويه انفرداي ميره دنيا عوض ميشه با فرهاد ميره ليلي
مهمونم امروز تو اين مسافر خونه همينجا ميعادگاه هميشگي
خاله عشقمو چند ساله نديدم آدرسشو داري ميشه بهم بگي
خاله بزن به حساب قهوه ي آخره اينم يكي از هزارتا قهوه كه با عشقم خوردم
هنوزم مثله قديم ميام اينجا آخه عشقم هميشه اينجا مياوردم
هنوزم پاتوقم اين مسافر خونه من با تمومه اتاقاش خاطره ها ساختم
ماه عسل بوديم خون شد ماهمون عشقم هوا به هوا شد زندگيمو باختم
خداحافظيهات ماله من سلامت ماله اون عشقه دو آتيشتو اون مرامت ماله اون
دلتنگي واسه من سر درد واسه من بگو پرده هاي افافتو وا كردي جلو اون
گريه هات واسه من بغضهات واسه من يادته چقدر گفتم بهت بمون
تو ميگفتي به من كه خودموني بشي اون آقا پسر كيه كه بهش ميگي ايشون
بعضي وقتها اينقدر حرف تو دلت جمع كه نميتوني جلو اشكاتو بگيري
فرياد ميكشي هيشكي رو نميخواي دلت ميخواد كنار عكساش بميري
هميشه اوني زندگيه تو رو خراب ميكنه كه قرار بود زندگيتو باهاش بسازي
اينقدر خون از تنم رفته كه سرگيجه ميگيرم بايد مهرابو وصل كنن به منبعه خون سازي
تكست آهنگ مسافر خونه مهراب
نه دردونه ي قلبم رو زخم من مرهم دلخوشيه شبا و لحظه هاي پر دردم
به يه تار موت قسم كه ميگذرم از چشات اصا شايد يه روزي ببين من اشتباه كردم
نه ميخوام كه برگردي نه ميخوام كه تنهاشي داداش حاله من به درك فقط مواظبش باشي
امروز نميدونم چي به سمته اينجا منو كشيد هواي اتاق مسافر خونه نفسمو بريد
بغض كردي آروم نيستي دلت براش تنگه چاره ي دل جيغه چاره ي دل جيغه
خاله ازدواج مگه حرومه خدايي كه منو ول كرده با يارو شده صيغه
خاله تا حالا شده يكي موقع حرف زدن هي سكوت بكنه هي خيره بشه بهت
اصا داستانش اينقدر سوزناك باشه كه از همه بدبختيش بخواد بگذره كه دلت
اي بر پدرت لعنت كه نمردي حتي به هزار زور و ضربت
بر پدرت لعنت من خوابتو ميينم تو خوابي با اون رو تخت
اي بر پدرت لعنت گفتم چطور خونه گفتي بذار پاي قسمت
بر پدرت لعنت اين همه هرزه گري واسه تو نشد درس عبرت
ديگه نميخندم برات ديگه غيرتي نميشم همه چيو ميريزم تو خودم ديوونه تر ميشم
دست خورده شدي هر جايي شدي تو مود منه غيرتي نيست من كه نميكشم
معتاد تيغ شدم ميبيني همرو واست نوشتم آخه نامه ي آخره
يادت باشه تنها اشكي كه هيچ وقت نبايد ريخته شه اشكاي مادره
به جاي بازي چشاي تو خيسه اشك ميشه اون كه آبروي من بود بي آبرو ميشه
حواسم هست بهت كه اصلا حواست نيست چرا كنارش خوابيدي چرا لباست نيست
روزاي آخرم گفتي يه جاي كار ميلنگه اصا پيشه خودت گفتي كه عشقم دلتنگه
چرا با من دلم بعد دوريت هر شبا با تيغ ميجنگه
تو رفتي ولي هر رفتني يه تقاصي داره مثه چشماي مادري كه هر شب ميباره
الهي بميرم نميتونه حتي نگاهم كنه جنون گرفت منو رفتي حالم خرابه
عكساتو شيكوندم قرصامو نخوردم رگامو پاره پاره كردم بازم نمردم
بابام ميزد تو گوشم هي تكونم ميداد مامانم واسه زنده موندنم قرآن قسم ميداد
ديگه روم نميشه كه تويه جمع گريه كنم ديگه روم نميشه جاييمو با تيغ بزنم
جلو تمومه دكترا شرمنده شدم ديگه اسم بيمارستان مياد خجالت ميكشم
هنوز رو ديوار مسافر خونه يادگاريت هست اگه گذرت خورد يه نگاهي بهش بنداز
شايد يادت بيفته كه چي بودي چي شدي فقط بعدش يه شاخه گلايل رو قبرم بنداز
دلتگي خيلي نامرده دلتگي خيلي نامرده آخه يهو عاشق ميشي و از چشم ميفتي
قيمت عشقه من چنده چقدر سوال كردم خاله چقدر سوال كردم خاله آخرم نگفتي
دردونه ي قلبم رو زخم من مرهم دلخوشيه شبا و لحظه هاي پر دردم
دلخوشيه شبا و لحظه هاي پر دردم , دلخوشيه شبا و لحظه هاي پر دردم
**