متن اهنگ قايق از مهراب و سراج

ترانه و شعر آهنگ قايق مهراب و سراج دارم ميرم خدافظي نكرديا اين سري اين دلو ميزنم به دريا چشماي من خون درياي تو اونه آهنگه منو واست چه با عشق مي خونه تلخه ولي واجبه گفتنه حقايق رسم مرده گل گلايله نه گله شقايق بچه بودي يادمه آب بازي دوست داشتي اومدم آب بازي كنم با خودمو قايق قبل رفتن به خدا سپردمت اون خودش ميدونه چقدر نذر كردم سرت چيكه چيكه خونو تويه دلم ريختم تو چي كار كردي با من كه اينجوري بهم ريختم بالاي دست من زياده دست ولي حتي نميبينم توو دستت جا شه من بانيه اشكاتم اشكامو ببين مرد نديدم قد خودم دل شكسته باشه مرگ امشب قراره لبامو ببوسه تنم قراره زير خاك بپوسه مردت مبارك غيرتي هم ميشه تكيه كردي به اين به ايني كه ملوسه بزن كه امشب هوسه كتك دارم بعد از اين به دعاهاي بابامم شك دارم عشقتما با همه بي سر و ساموني تو رو ميخواستما سلام عشق خيابوني خدا كنه پا بده پاي تو من وايستم به كسي چه بگو اصا خودم خواستم خيليا عاشقن اما عاشقه يه هفته ن سلامتي همه اونايي كه رفتن كه رفتن از تمومه خاطرات كودكيهام درد موند يه نيم وجب احساس يه بچه ي ولگرد موند با احساست تويه هر بيت نري ها داستان نهنگ جواب نداد ميپرم تو دريا تكست آهنگ قايق مهراب و سراج فيلتر سيگارام كل اين شهرو ورداشته رو دستم نديدم ريه داغون ترم باشه هواي اين شهر خيلي وقته آلودگي داره باعثو بانيش منما از دوده سيگاره اين شهر قشنگيش به خنده هاي تو بود قشنگيه اين شهر به دروغاي تو بود ميخنديدي دستاشو سفت ميگرفتي مژه هام آرزوهام بود تو ازم گرفتي چشم بادميه من چشم آهوي من من رفتم زير خاك گريه نكن بخند هق هق كني ناموسا جهنمو بستم قسم به خاكه نم دارم به كفن خسته ام گرگ صفته بابا بي ناموسه عشقت حداقل سر خاك دلبري نكن زشته لعنت به مردم اين شهر به چشماي حسود از قديم گفتن داغونتر نبود حواي قلبم غريقه نجاتم امروز خورشيد و فلك همرنگه چشاتن ساحلو ميبيني چه دلگيره دريا آتيشو ميبيني عكسات دارن ميسوزن خاطرات حلقه ات عكس به اين خوبي دو پاروي شكسته يه قايقه چوبي دل ميزنم دريا دريا دلش خون امروز هيچ پرنده ي عاشقي آواز نميخونه بيقرارم واسه روزايي كه رفتي غرورم كه خورد شده چرا قايقو شكستي من بيقرارم واسه ريه ي پره آب هيچ جايي حتي واسه ي نفس نيست تشنگي عذابه وقتي واسم سرابي من خوابم نميبره تو چند ساله كه خوابي تا حالا شده لا به لاي بغضهات بخوابي جمعمونم جمعه منو نيلوفر آبي آب اومده بالا لب به لب قايق رسم مرده گل گلايله نه گل شقايق موج موج موج ميزنه بالا خون تو ريه هام جاشو به آب داده حالا من برنميگردما حتي همپاي من شي تو دختر من بودي حالا با كي ميخواي زن شي من بيقرارم دختر قرارمون چي بود قرار آخرت با اون زير پل هوايي نبود همون پلي كه ما باهاش خاطره ها داشتيم واسه تك تكه پله هاش دو تايي اسم گذاشتيم قراره آخر نيومدي دير شد خدايي اين پله هاي پل هوايي پرسيد كجايي هوا گرگو ميشو ساعته رفتن بود دير اومدي دختر روزي كه هفت ام بود نگرانمه واسه همه احتياجه دل سوختنشم پاي مهراب و سراجه **