متن اهنگ خاتون از مهراب

ترانه و شعر آهنگ خاتون مهراب سلام خاتون مهرابم همين روزا بهت خبر ميدن ميگن فلاني رو يادته هموني كه بهش ميگفتي به درد هم نميخوريم رفت كجاشو نپرس همين روزا بهت خبر ميدن اگه خواستي ببينيش ميتوني فقط به عكساش نگاه كني حسرت اشتباهاتو بخوري چون ديگه نيست هموني كه يه روزي همه ي آرزوش بودي و فرداي نزديك تمامه آرزوته براي هميشه خدانگهدار خاتون ديوونه ي اين شهر با افتخار خاتون ببين الله وكيلي كمرمو بد خورد كردي اينم ميگذره ولي يه چيزو يادت نره يكي اون بالاست به اسم خدا اون بينه منوتو قضاوت ميكنه درسته كسي و نداشتم ولي اون تاوان منو از تويه لعنتي ميگيره چرا هميشه وقتي يكي و دوست داري تنهات ميذاره و ميره چرا اصا تو اوجه جووني بايد قلبم بگيره چرا بايد هر چيزي رو كه ميخوام فقط حسرت بخورم چرا وقتي شبا همه خوابن من بايد خون گريه كنم چرا هر چيزي كه آرزو داشتم سهم يكي ديگه شد رفت چرا بايد هميشه دلم پر باشه از بغضو از حرف چرا اين همه آدم تو دنيا ولي من هيشكي و ندارم چرا بايد تا يكي حرف ميزنه باهام بگم ببخشيد من يكم اعصاب ندارم صداي شكستن تو خونه همش داد و بيداد مادرم با اشكه چشماش هي بهم اميد ميداد شكايت از خونه ي ما شكايت از همسايه ها شكايت از شكستنمو شكايت از عربده ها خيلي وقتا آبروي اين خونمون به تار مو بنده اين خونه يه پسر دارن كه اصا نميخنده اصا بعضي وقتا اينقد بد رد ميده كه باباش گريه ميكنه با طناب دستاشو ميبنده رفتنه تو يعني بارون شد گريه رفتنه تو يعني رگاي من هديه رفتنه تو يعني تا صبح بيدارم رفتنه تو يعني هنوز خيلي دوست دارم دنيا غريب گير آورده كمر به نابودي بسته رفتنه تو يعني همه بريزن رو سرم ميخوان زمينم بزنن ميگن نخون ديگه بسه ببين از ضبطه ماشينا همه چي مشخصه تكست آهنگ خاتون مهراب بهت قول ميدم يه روز يه جا منو گوشه ي خيابونا پيدا ميكني سرو وضعمو ميبيني دلت ميسوزه به حالم گريه ميكني من آغوشه مادر نداشتم گفته بودم بي كسه مهرابت من امانت مادرم بودم خداحافظ خاتون بي سايه قسم ميخورم واسه اينكه عذاب نكشي هر جا بري مهراب نباشه يه دنيايي واست بسازم اون دنيا كه به جز رنگ چشات هيچ رنگي نباشه گفته بودم بهت ناموس پرستم يه جوري ازت مراقبت كردم كه بعد مرگم هر كي يادم بيفته پشته سرم بگه رو دستش نباشه چرا هر كي به ما كه ميرسه فقط خيانت ميكنه چرا بايد تو هر جمعي باشم يكي منو تحقير بكنه چرا هر چي كه سعي ميكنم رو اين لبم لبخند نمياد چرا حتي تويه خونوادم هيچ كسي منو نميخواد چرا بايد حتي مادرم هيچوقت منو دركم نكنه چرا بايد هميشه بترسم كه يكي منو تركم نكنه چرا اين همه خوشبخت تو دنيا ولي من يه آدمه بدبختم چرا خدا واسه همه وقت داره ولي من تا حرف ميزنم تموم ميشه وقتم مشتامو ميكوبم روي همون ديواري كه از خونم ا قرمز شده بود عكساي تو روش بود اصا نگاهي انداختي به اين سينه ي پاره همون سينه اي كه يه روزي قلب عاشق توش بود موهامو بلند ميكنم ميخوام دنيات بلرزه درگير روياي توام ميفهمي هرزه اصا قسمت نميشه انگار تو ماله من بشي انگار خدا از رابطه ي ما دوتا ميترسه قرصام تموم بشه كلم تو ديواره قرصام تموم بشه خون ازم ميباره قرصام تموم بشه قلب درد ميگيرم اصا هر چي كه پيش بياد ميگم به يرم اگه مي موندي من هنوز نفس داشتم هنوز يادگاراتو از تويه خونه بر نداشتم من دلگيرم از همه اونايي كه بودن ولي آخرش با اشك چشامو سوزوندن **