متن اهنگ حافظه از مهراب امير اتقلاب و رضا شريفي

نيستي اين شبا تنها چيزي كه عذابم ميده مرور خاطراته سخته ميدونم سخته حافظه ي قوي هم خودش يه نوع مجازاته هزار چرخ دنيا واسه ما پنجره تو خيره به چشماشي از پشت پنجره رفتي رفتنت باورم نميشه فكر كردي بغضم بشكنه چي ميشه يه روزي از همين روزا زير اين گنبد كبود جدا كردن دو نفرو چشماي حسود بغض گرفته اين دلو نميشه بخونم معراج افتخار ميدي داداش ؟ داغون تر نبود دلم تنگه واسه شباي بيداري منو فدا كردي هنوزم فدايي داري مثلا تا ميبينن كه كارت توي پوستر پخش ميشه ولي واسه آقا دزده ديگه مثلا نميگم اينجا همه چي حتميه اصلا بذار دنيا هر جوري كه ميخواد باشه معراج بهم ميگه غصه نخور بازم بنويس كه دست نوشته هات عكس نوشته هاشه حاج علي اينو داشته باش پاك كن حافظه هر چي ازش داري پاك كن اگه مهرابو دوست داري پاك كن همه ي خاطراتو پاك كن تموم خاطرات اين دردونه رو پاك كن ديگه نميخندم براش خنده هامو پاك كن جاي تيغاي خودزني رو دست منم پاك كن بگو كي ميده جواب اين ضربه هارو چقدر دعوا كردم با چشمم نبينه عكسارو اصلا خنده هاشو پاك كن گريه هاشو پاك كن بغض هاشو پاك كن اسم منم پاك كن عشوه هاشو پاك كن قهر هاشو پاك كن دروغاش قشنگ بود دروغاشو پاك كن مرگ ِ مهراب حافظه ي مادرمو پاك كن گريه هاشو پاك كن نفرياشو پاك كن ديگه قاطي نميكنم غيرتي نميشم ديگه به هيشكي نميگم بي گريه نيمه شب اين روزا ناسازگاري ميكرد با دلم ميگفت هر جور كه شده بايد از اين خونه برم فكر نميكردم بياد روزي كه سير بشه ازم هنوزم دلم باهاته به همون روزا قسم هميشه ميگفتي كه يه روز از اينجا ميرم اصلا نميترسي از آه بي تاثيرم اطرافيانت ميگن به رفتن عادت داري دليل تو هرچي كه هست واسه من حرمت داري يه تقويم و يه ساعد خيره ميشن بدجور يه ساله كه رفتي حساب كردم هرجور 365 تا شمع چيدم تو خونه ولي چرا رو همشون لكه هاي خونه خونه رو خون گرفته يه ساليه رفتي نيستي كجايي پيش كي نشستي با اينكه نمردي ولي من فاتحه تو خوندم رفتي من همه عكساتو سوزوندم باز اين هواي باروني منو خاطراتت من پي تو و تو هم پي عشق و حالت تو رفتي ديگه ساعت جلو نرفت وقتي رفتي خونش عشقت ديگه خونه نرفت عزادارت بوده تو زدي و رقصيدي گريه كردم آروم وقتي بلند ميخنديدي ميگم فراموشت كنه ولي نميتونه تو الان خونشي ولي من الان هنوز بيرونم اگه نميتوني بموني برو ازم دور باش برو نه نمون واسه دلم عاشق مجبور باش برو حس هيچي ني ديگه هرجا داد زدنم خاطرات ريخت سرم نديدي بد زدنم برو ديگه مهم نيست كجا ميري كجا مياي ديگه مهم نيست صبا ميري شبا مياي دنبال چي ميگشتي كه پيدا نميشه ببين هركدخدايي كه خدا نميشه خيلي دوييدم اين شبا كه تنها نموني برو برگشتي بكن آره يوسف من تو با اوني برو بگو مهراب ميپاچونه دنياشو رد ميده برو د بگو دست نزنه بهت اون بچه.وني برو واسه ما باكره بود حالا واسه اون بارداره فهميدم تو اين دنيا فقط واسه ما خارداره ميخوان زمينم بزنن اما نميتونن خدا به پشتم برندارم اين راهو گرگاشو من كشتم هميشه ميگفتي كه يه روز از اينجا ميرم اصلا نميترسي از آه بي تاثيرم اطرافيانت ميگن به رفتن عادت داري دليل تو هرچي كه هست واسه من حرمت داري