متن اهنگ قرمژ از مهراب و اميد داوالا

از اين لحظه نه مامان نه بابا نه عشق منم ميشم ديوار از اين لحظه فقط قفلي روي عكسات با الكل سيگار تا خود صبح بيدار از اين لحظه هواي هيشكي و ندارم هوا هواي كي زد به سرت از اين لحظه با همه بد تا ميكنم من اينجوري نبودم تف تو روح پدرت از اين لحظه ديگه از هيچي نميترسم تو هر لحظه واسه هر اتفاقي آمادم ميخوام يه لباس دامادي بگيرم آويزون كنم تو خونه منم فكركنم دامادم انقد هواتو من داشتم كه باور نميكردي ميگفتي تو مال كجايي پسر من مال همونجايي ام كه الان تو بهش ميگي پايين شهر از اين لحظه اصلا ديگه نميخندم هرشب گريه فقط گريه از اين لحظه عاشق هركسي ام بشم ديگه بهش عطر نميدم هديه راست ميگفتن عطر جدايي مياورد ديدي چجوري كارمون در اومد يادته من صبر ايوب داشتم تو به اينجام رسوندي ديگه صبرم سر اومد از اين لحظه توي هر جمعي برم تلخي وسط باشه بد مست ميكنم لعنت به مني كه دنبال تو بودم هركاري ميكردي باهات همدست ميشدم از اين لحظه فقط نفرين ميكنم به حلقه ي تو چشمامو حلقه ي تو دستات از اين لحظه ديگه نيستي كنارم گل گل ، گل ميدم به عكسات متن آهنگ قرمز از مهراب ميزنم تيغو رو اين رگاي زخميم انقده روزو شبم قاطي شده كم آورده تقويم آهاي بي معرفت ، آهاي نامسلمون كي بود ميگفت تا آخر دنيا به پاي هم هستيم ميشكنم هرچي كه از تو توي اين خونه به يادگاريا مونده و هست سوخته و بس همه اون گلايي كه يه روز بهت داده بودم نيستي ، نيستي ببيني خشك شدش توي خونس تنهام گذاشت رفتا اي واي دل اي دل ولم كردو رفتا اي واي دل اي دل دوستم نداشتا اي واي دل اي دل قلبم شكستا اي واي دل اي دل چشم زجر همش درد همش اشك دارن ميگذرن اين عقربه ها د تورو خدا بسه اين نفساي آخره حالا كه دارم ميرم نميخوام ببيني عشقت چشم به راه نشسته اين نفساي آخره نذاريد عشق من بره ميخوام مثه همون روزا بازم بيام ميريزه اشكشو منم خيسه از اشكم پيرهنم اشكام نميذارم بيان حالا كه دارم ميرم حالا كه من ميميرم سر قولت نموندي و نه.. يكم منو نگاه بكن بازم منو صدا بكن بزار صداتو بشنوم من چشامو ميبندم ميخوام اشك چشمامو هيچكس نبينه ميخوام يادو خاطرت دوباره توي قلب من بشينه ميخوام برگرده همه چي مثه قديما نميشه تقديرم اينه انقد ديوونه وار دنبالت ميگشتم ، ميگشتم تا يه جا ببينمت كوچه ها چلچراغ صداي كل مياد ، عروس عشق منه تبريك بگين همه حواس من پرت شد به همون ماشيني كه هميشه ميگفتي دنبال تو مياد همون ماشين عروس سفيد لعنتي كه پشتش نوشتم دوست دارم زياد امشب واسم خيلي عجيبه واسه اولين باره كه تو گريه نميكني دورت شلوغه خب عروسيته ديگه الهي بميرم چه ذوقي ميكني قرمز يعني رنگ خودزنيام قرمز يعني رنگ رُژ لبت قرمز يعني يه جا كه قافل شي عشقت تورو ميفروشتت از اين لحظه اصلا قهرم با همه نه نهار نه شام هيچي نميخورم از اين لحظه انقدر عصبي ميشم كه همه ولم كنن برن خالي بشه دورم از اين لحظه اصلا هر روز من جمعست تعطيل تعطيلم مهمون نميخوام از اين لحظه اصن هرجا كه بشنوم تو هستي من ديگه نميام از اين لحظه اصن هر روز من دعوا هر روز من گريه هر روز من بغضه از اين لحظه همش قرصاي خواب آور خودزني ميكنم تا خالي بشه غصه از اين لحظه اصن فقط ميسوزونم هرچي يادگاري از تو و هركسي كه دارم از اين لحظه به هيچكسي نميگم از ته قلبم كه خيلي دوست دارم چقدر كردي مسخره ها ميگذرن عقربه ها بسه دلم خسته شده كشت منو قهقه هات به آتيش ميكشم اين خونه رو با عكساي تو آيينه ي دقه واسم دس ميزنه به دستاي تو انقد عاشقت بودم كه خم به ابروم نيومد نه ديگه خسته شدم من ديگه صبرم سر اومد كمرم خم ميشه زير بار اين خيانتت بازي اين دنيا تا كجا تورو ميارتت قلب من خورد شد اي واي دل اي دل جداييمون زود شد اي واي دل اي دل وقتي ديدمش باهاش دست تو يه دست ميرفتي حال من يه جور ناجور شد اي واي دل اي دل اي واي دل اي دل اي واي دل اي دل اي واي دل اي دل اي واي دل اي دل گفتي خستم ازت تو رفتي از اين آغوش ولي هنوز يه شمع داري بين چراغاي خاموش چشامو ميبندم ميخوام اشك چشمامو هيچكس نبينه ميخوام يادو خاطرت دوباره توي قلب من بشينه ميخوام برگرده همه چي مثه قديما نميشه تقديرم اينه..